پا توی کفش مولوی
با اجازه از جناب مولوی
می‌کنم پا توی کفش مثنوی
حرف نی را بار‌ها بشنیده‌ای
در کتاب درسی‌ات هم دیده‌ای
حال بشنو حرف این غم‌دیده را
وصیت شهدا در مورد حجاب
شهید علی اصغر پور فرح آبادی
- خواهر مسلمان؛ حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد.برادرمسلمان: بیاعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.
مناجات با امام زمان (عج)
امشب اگر آمده ام
از زرق و برقِ دنیا فرار کرده ام
و نفس زنان بسویت پناه آورده ام
آنها را کنار زده ام و آمده ام
امشب...؛ امشب دستم خالیست
ببین هیچ ندارم
میدانی...؛ میخواهم راست بگویم
دوستت دارم
دانلود آهنگ طلیعه هستی
اللهم صلعلی علی بن موسی الرضا المرتضی
میان عاشقان ستاره انجمنی
بهشت جاوان نگار زیبای منی
دانلود آهنگ زیبای شهروز حبیبی به نام "طلیعه هستی
ترانه سرا : حسین غفاری
دانلود آهنگ "آمدم ای شاه پناهم بده"
عنوان آهنگ: آمدم ای شاه پناهم بده
با صدای: استاد کریمخانی
فرمت فایل: (mp3 (128 kbps
حجم فایل: 3.58 مگابایت
دانلود آهنگ "مگه میشه فاطمیه اشکامون رو در نیاره"
عنوان: مگه میشه فاطمیه اشکامون رو در نیاره
با صدای: حامد جلیلی
آلبوم: نجوا 4
مگه میشه فاطمیه اشکامون رو در نیاره
تقصیر چشمای ما نیست، نام زهرا گریه داره
مگه میشه فاطمیه دل آقامون نگیره
ظهر نجوا کنه غم رو، نکنه خورشید بمیره
دانلود آهنگ "الا یا ایها المهدی" با صدای حامد جلیلی
دانلود آهنگ بسیار زیبای الا یا ایهالمهدی"فارسی"
با صدای: حامد جلیلی
فرمت فایل صوتی: (mp3 (80 kbps
حجم: 2.18 مگابایت
مدت: 3 دقیقه و 46 مگابایت
دانلود کلیپ صوتی و تصویری "به من رحم کن بیقرارم بیا"
به من رحم کن بیقرارم بیا،
کجا بغضمو جا بذارم بیا
نمیدونم این چندمین جمعه بود،
حساب زمانو ندارم بیا
دانلود آهنگ نام فرشته خوبی ها
دانلود آهنگ سیار زیبای بهروز ایزدپناه به نام فرشته خوبی ها
ترانه.شبنم فرضی زاده
ملودی:محمد باقرصادقی
ویولن:حسن اعترافی
این دلِ پخمه‌ی من...
دلِ وامانده من، باز هم زار و پریشان شد
پرید از سینه بیرون، راهیِ دشت و بیابان شد
معطل ماند چون در پستخانه نامه‌ی دلدار
پس از ده سال، آخر سرگروه ناامیدان شد
باز باران...!
باز باران، موذیانه
با گِل و لایِ فراوان
می‌چکد از سقفِ خانه
«یادم آرد روزِ باران»
زحمتِ فتّ و فراوان
شوفر عاشق
ز هجرت دلبرا! لاستیکِ قلبم گشته سابیده
شده پاک درب و داغون، بس که در کوی تو چرخیده
به جون تو چشام- غیر از تو- هیشکی رو نمی بینه
از اون روزی که نور بالایِ رخسارِ تو تابیده
تریلیِّ غمت کوبیده آن سان بر ژیانِ دل
که بیچاره گرفته تو گاراژِ سینه خوابیده
