رهبر معظم انقلاب اسلامی فرافکنی حکام عربستان و سر باز زدن از پذیرش مسئولیت فاجعه منا را نادرست و اقدامی عقیم و بی اثر خواندند. ایشان همچنین تأکید کردند: این قضیه فراموش نخواهد شد و ملت ها به طور جدی آن را دنبال خواهند کرد.
بند یک
هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد / در بار بهاری تهی از زاغ و زغن شد
از ابر کرم، خطه ری رشک ختن شد / دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد
شهید محمدعلی جهان آرا در سال ۱۳۳۳ در خرمشهر متولد شد. شهری زیبا با مردمی خونگرم و دوست داشتنی که خاطره دلاوری هایشان برای همیشه در تاریخ کشور باقی خواهد ماند. نوجوان بود، حدودا سیزده ساله که پایش به فعالیت های دینی در مساجد و هیأت های مذهبی باز شد. به مسجد می رفت، در کلاس های آموزش و تفسیر قرآن شرکت می کرد و عضو ثابت جلسات هفتگی هیأت های مذهبی بود. در تمام این کارها برادر بزرگش «علی» مشوق و راهنمایش بود.
یک سال بعد برادرش او را با یک گروه مبارز مخفی به نام «حزب الله خرمشهر» آشنا کرد و محمد بی درنگ وارد آن شد. دو سال بعد یعنی در ۱۳۵۱ گروه حزب الله توسط عوامل ساواک شناسایی شد و تمام اعضایش
راهه ما راه علی تحت فرمان ولی / تا بر لبم آیه ایمانست آزاده ام
ما تا ابد در راه سرخمان پاینده ایم / تا زنده ای تا آخرین نفس رزمنده ایم
ما روح غیرت و اوج سرکشیم تا بیکران / ما عاشق حسین جزو ارتش صاحب زمان
آیت الله سیداسدالله مدنی در سال 1292 ش (1323ق) در آذرشهر آذربایجان شرقی چشم به جهان گشود و در سنین جوانی برای تحصیل علوم دینی به قم عزیمت نمود. وی پس از گذراندن دروس مقدماتی و سطح، در حدود چهار سال به تحصیل دروس فقه و اصول در محضر حضرت امام خمینی(ره) مشغول شد. سپس راهی نجف اشرف گردید و در جلسات درس حضرات آیات: سیدابوالحسن اصفهانی، سید عبدالهادی شیرازی، سید محسن حکیم و سید ابوالقاسم خویی شرکت نمود.
خدایا هرجا رو کردم ... به غیراز تو زمین خوردم
روزامو غم گرفت وقتی ... ترو از خاطرم بردم
هوامو داری با اینکه ... فراموشم شدی گاهی
گرفتی دستمو وقتی ... گذاشتم پا تو هر راهی
چقد روی تنت ترکش نشست و ... رگای خاک و پر کردی با خونت
که دست بردار نیست این خاک حتی ... یه لحظه از پلاک و استخونت
تو آغوش خدا خوابیدی شاید ... که دیگه قصد کردی برنگردی
کدوم حاجت رو میخواستی بگیری ... که حتی دست و پاتم نذر کردی؟
خدایا راهو گم کردم ... کمک کن تا که برگردم
نذارم لحظه ای تنها ... تو این بیراهه رفتن ها
تو ای تنها پناه من ... تو بگذر از گناه من
ببخشا هرچه بد کردم ... گنه کردم گنه کردم
دوست دارم نظر شاهد رضوان باشم
آشنای حرم شاه غریبان باشم
دوست دارم همه ی عمر در این شهر بهشت
زائر و خادم سلطان خراسان باشم
دلم درگیر یک حس عجیبه
همه دنیا شده با من غریبه
میون این هیاهو دل شکستن
به داد من برس آقا که خسته ام
ممنونم امام رضا که رام دادی تو حرمت
حالا این دست من و این همه لطف و کرمن
اومدم امام رضا تا با تو درد دل کنم
دلم رو با مهر تو هر دو تا متصل کنم
© تمامی حقوق متعلق به وب سایت نرم افزاری هف شنبه می باشد
طراحی وب سایت هف شنبه