سبد کالا
۰ نظر طنز و سرگرمی

| سبد کالا

بر هم زده خواب  راحت شبهایم

دلواپس    نانِ   سفره ی   فردایم

گفتی اس ام اس بزن ،زدم گفتی که

داراتر   از   این   یک  سبد  کالایمش

کالا   و    سبد   به   ما  تعلق   نگرفت

نه روغن و نه مرغ  و نه فندق  نگرفت

صد وعده  به ما داد  چو خوبان و یکی

بر سفره ی  ما  رنگ تحقق   نگرفت

گفتم که  چو آمدی شفا آوردی

موسای  زمانی  و عصا   آوردی

کالا   و    سبد   تمام   ارزانی  تو

تو رای خودت به لطف ما آوردی

گفتی  تو  نیامدی که فریاد کنی

چون” بنده خدا “  افاده   بنیاد کنی

چون سیبِ زمینی اش سبد آوردی

تا  سفره ی  ما  ز فقر  آزاد  کنی

تدبیر و امید اگر زخود ساخته ای

بر ملت خوش بین خود انداخته ای

چون” بنده خدا “به  ریش ما خنده مکن

تو  ملت   خود  هنوز  نشناخته ای

تصویر تو را به دل زدم می دانی؟

تا کم شود اندوه و غمم می دانی؟

حالا به سبد رام  نگردد  دل  من

ای  منتخب  رای خودم می دانی؟

حالا  که   برای  بچه ام   بابایم

در  چشم  زنم  عزیزم  و آقایم

از بخت  بد همسر و فرزند ببین

هی   چشم  به  راه   سبد کالایم!

هر روز نمک به زخم مردم نزنید

هی داس به ساقه های گندم نزنید

کالا  و سبد  گره  زکس   وا  نکند

چون” بنده خدا” چنین   توهُم نزنید

تا  پرچم   تدبیر شما  بر پا شد

گفتم که به کامم همه ی دنیا شد

دنیا که نشد به کام من هیچ ،ببین

دلواپسی ام  یک  سبد  کالا شد

دیدگاه شما
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی