پیامک فرا رسیدن ماه محرم 97
۰ نظر پیامک

| پیامک فرا رسیدن ماه محرم 97

عید (غدیر) گذشت و خبر از یار نیامد
بر زخم دل فاطمه، غمخوار نیامد
چند روز دگر مانده که با ناله بگوئیم
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حسین، سید و سالار نیامد

 

ارباب صدای قدمت می آید
هنگامه اوج ماتمت می آید
ما در تب داغ و غم تو میسوزیم
یک روز درگر محرمت می آید.
صلی الله علی الباکین

 

نام ما را ننویسید ، بخوانید فقط

سر این سفره گدا را بنشانید فقط

آمدم در بزنم، در نزنم می میرم

من اگر در زدم این بار نرانید فقط

میهمان منتظر دیدن صاحب خانه‌ست

چند لحظه بغل سفره بمانید فقط

کم کنید از سر من شر خودم را، یعنی

فقط از دست گناهم برهانید فقط

حُرّم و چکمه سر شانه ام انداخته ام

مادرم را به عزایم ننشانید فقط

صبح محشر به جهنم ببریدم اما

پیش انظار گنهکار نخوانید فقط

پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم

گوشه ای دامن ما را بتکانید فقط

حقمان است ولی جان اباعبدالله

محضر فاطمه ما را نکشانید فقط

سمت آتش ببری یا نبری خود دانی

من دلم سوخته گفتم که بدانید فقط

گر بنا نیست ببخشید نبخشید اما

دست ما را به محرم برسانید فقط

 

مدعیان گر زنند دعوی بالاتری

پرچم ارباب ما از همه بالاتر است

 

ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﺍﺳﺖ ﺩﻋﺎ ﮔﻮشه شش گوشه تو

ﺣﺮﻣﺖ ﻋﺮﺵ معلی ست ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ (ع)

 

بوی پیراهن خونین کسی می آید …

این خبر را برسانید به کنعانی ها !

 

فردوس ماست تا به ابد روضه الحسین

تنها بهشت اهل ولا ، کربلای توست

 

مشک را پر آب کرد؛ از خوشحالی حتی حواسش نبود که دستانش را بریده‌اند!

بعد از ریخته شدن آب هم آنقدر ناراحت بود که فرصت نکرد سراغی بگیرد از بازوانش!

وقتی که برادرش حسین (ع) آمد بالای سرش؛ تا می خواست مانند همیشه دست به سینه سلام دهد، تازه فهمید که دستانش نیستند …

 

یا حسین …

هزار خرقه عوض کرد روزگار و هنوز

حدیث پیرهن کهنه ی تو پابرجاست …

 

شاعری تشنه ز دریا میگفت

اهل بیت سخنش را به اسارت بردند

 

به سینه هرکه تمنای کربلا دارد

همیشه در دل خود روضه ای به پا دارد

کسی که عشق تو دارد دگر چه کم دارد ؟

بدون عشق تو عالم کجا بها دارد؟

 

بزم عشق تو شلوغه، پر فروغه

همه ی عشقای دنیا بجز عشق تو دروغه

 

از همان روز که مسکین سرای تو شدم

به تو سوگند که نمک گیر عطای تو شدم

گر کسی سلطنتی یافت به خود مینازد

من کنم ناز به عالم که رفیق تو شدم

 

عاشق اگر شدم ، اثر چشمهای توست

اصلا تمام ، زیر سر چشمهای توست

دلهای سنگ را به نگاهی طلا کنی

این کیمیا گری هنر چشمهای توست

شیعیان ، دیگر هوای نینوا دارد حسین

روی دل با کاروان کربلا دارد حسین

از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست

مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین

 

دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم؟

بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم؟

فردا که کسی را به کسی کاری نیست

دامان حسین اگر نگیرم چه کنم؟

 

نام حسین آمد و از خود بدر شدم

گویی از این جهان به جهان دگر شدم

نام حسین آمد و چشمم وضو گرفت

آب از سرم گذشت و دلم آبرو گرفت

 

دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است

قمر هاشمیان بین همه ناس یکی است

سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب

نام زیبای اباصالح و عباس یکی است

 

آسمان، تکیه به دستان تو دارد عباس

مرغ دل ، خانه در ایوان تو دارد عباس

در حریمت نه فقط دلشدگان حیرانند

عشق هم دست به دامان تو دارد عباس

 

 

جانت به کویر تفته دریا بخشید

هفتاد و دو گل به متن صحرا بخشید

با جلوه ی کربلای عاشورایی

خون تو به رنگ سرخ ، معنا بخشید

 

ما اشک را ز پاکی مادر گرفته ایم

این زندگی ز چشمه ی کوثر گرفته ایم

اشک غم حسین بود خود بهشت ساز

ما از بهشت هدیه فراتر گرفته ایم

 

کربلا گلزار عشقیمدور منیم

کربلا بازار عشقیمدور منیم

اکبر مه پیکریمنن کئچمیشم

شیرخواره اصغریمنن کئچمیشم

 

خنجر آلتیندا مناجات ایلرم

عشقیمی دنیایه اثبات ایلرم

خیمه گاهیم مطلع الانواریدور

قتلگاهیم مخزن الاسراریدور

یاتمیوب یاتماز عدالت پرچمی

زینبیم اسلامه پرچمداریدور

سینمه اوخ ویرسالار دورت مین عدد

سسلرم مقتلده یا حیدر مدد

دین حقی ایلین احیا منم

خلق الانلار قطره دور دریا منم

ظلمی تایید ایلیوب باش اگمرم

قهرمان حضرت زهرا منم

یاندی بیر گلشن گل یاسیم منیم

گلشنیم تک یاندی احساسیم منیم

غیرت سرشارینه قربان اولوم

قولارونان کئچدی عباسیم منیم

گوز یاشیمنان اولدی دریا صورتی

خیمه لرده قالدی باشسیز عترتی

وار یری دنیا منه قان آغلیا

زینبیم بی کسدی دوزمز غیرتی

دیدگاه شما
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی