پیامک شب قدر
۰ نظر پیامک

| پیامک شب قدر

شب قدر است و قدر آن بدانیم

نماز و جوشن و قرآن بخوانیم

به درگاه خدا غفران و توبه

به شرطی که سر پیمان بمانیم

برای پاکی نفس و سعادت

همیشه بهر خود شیطان برانیم

 

 

الهی تو را سوگند بر مظلومیت علی و دله ای مملوّ از آه و فغان

به حرمت شب قدر بینوایان را در حسرت سعادت ناشی از فضیلت خویش مسوزان

و دل های افتاده را از درگاه با عظمت خویش نا امید مفرما

 

 

یارب چه بسی جرم و گناهم دیدی

رسوائی من به رحمتت پوشیدی

امید من است و بخشش روز جزا

جز درگه تو نیست مرا امیدی

 

 

باز قدر آمد و شور دگری برپا شد

نور قرآن ببارید ، شرری برپا شد

شب قدر آمد و چشمان دلم شهلا شد

شبنم عشق ببارید و شبم ، یلدا شد

 

 

باز کن فالی و آیات غزل را بنگر

آنکه استاد عَزل گفت همان می آید

این همه آیه تجلی شده دریک شب قدر

آسمان راه نجات است از آن می آید

اطلسی دل نگران از شب پاییزه مباش

سبزه و رویش گل بعد خزان می آید

 

 

آری ما را بر عظمت و شناسایی شب قدر راهی نیست

تنها می توان درزیر باران رحمتش ایستاد تا برما ببارد

و جان هایمان را از آب زلال خود شست وشو دهد و پاک سازد

 

 

وقت شکر از کرم و لطف خداست

وقت عاشق شدن و مهر و صفاست

وقت امید بر قلم عفو خداست

التماس دعا

 

 

الهی آن شب که همه قران به سر می گذارند

ما را توفیق بده قران را به دل کنیم

 

 

سی شب خرابت می نشینم تا سحر گاهان

شاید به دست لطف کردی قصد تعمیرم

ای اسم های اعظمت امن یجیب عشق

هرشب سحرپرمی کشم اما به زنجیرم

 

 

شب قدر است تقدیرش بدانم

مدبر اوست تدبیرش بدانم

به آیه آیه ها ی کایناتم

زهی ، ابلیس وتزویرش بدانم

از آن دست مضطّر به بالا

خدا گویان ، تکبیرش بدانم

 

 

امشب خدا بگشود درهای سما را

پیوسته می خواند به خود اهل دعا را

گر پهن کردی ساعتی سجاده ات را

یاد آر یاران و ببرهم نام ما را

 

 

خدایا در این شب های قدر قدم هایی را که برایم بر می داری بر من آشکار کن

تا  درهایی را که به سویم می گشایی ندانسته نبندم و درهایی را که به رویم می بندی به اصرار نگشایم

 

 

شب قدر است جسم تو کز او یابند دولت‌ها

مه بدرست روح تو کز او بشکافت ظلمت‌ها

مگر تقویم یزدانی که طالع‌ها در او باشد

مگر دریای غفرانی کز او شویند ذلت‌ها

 

 

امشب این دل یاد مولا می کند

لیله القـدر است و احیا می کند

بشنو ای گـوش دل ها بی صدا

نغمه ی فـزت و رب الکعبه را

 

 

شب قدر شبیست که در عرصه آن انسان ره صد ساله را یک شبه طی می کند

 

 

رسول خدا (ص) :

هرکه شب قدر را زنده بدارد تا سال دیگر عذاب از او دور می گردد

 

 

ای کاش از این خاک ، صدا برخیزد

یا دستی باز بر دعا برخیزد

ای کاش دل فتاده در دام گناه

با گفتن یا علی(ع) ز جا برخیزد

 

 

دعا بدون علی قابل اجابت نیست

که مهر اصل اجابت به هر دعاست علی

بزن تو دست توسل به دامن مولا

که در جامعه را بهترین دواست علی

 

 

یارب چه بسی جرم و گناهم دیدی

رسوائی من به رحمتت پوشیدی

امید من است و بخشش روز جزا

جز درگه تو نیست مرا امیدی

 

 

تشنه ام این رمضان تشنه تر از هر رمضانی

شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی

لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم

سهم ما چیست از این روز همین خانه تکانی

 

 

شب قدر از خم توحید شرابم دادند

تشنه لب بودم آب از می نابم دادند

العطش گفتم و نوشیدم از آن باده ناب

تا نجات از عطش روز حسابم دادند

 

 

شب قدر

شب حضور روح و ملایک در محضر امام زمان (عج) است

 

 

خبر آوردند که امشب از هزار شب بهتر است

و یک اتفاق ویژه می افتد و آن اینکه امشب دست ملکوت به طرف زمین کشیده می شود

 

 

شب قدر  بهترین گاه آرایش صحیفه دل مؤمنان به زیور ذکر خداست

 

 

از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد

امشب چشمانم را با آب توبه می شویم

و کلام قرآن در دهانم می ریزم

تا خواب چشمانم را نیازارد

 

 

آری ما را بر عظمت و شناسایی آن راهی نیست

تنها می توان درزیر باران رحمت لیله القــــــدر ایستاد تا برما ببارد

و جان هایمان را از آب زلال خود شست وشو دهد و پاک سازد

 

 

در لیالى قدر قرآن به دل کن ، نه فقط قرآن به سر

که اولى جوهر ذات تو گردد دومى خارج از گوهر تو است

 

 

پاشیده اند عطر دعا باز در زمین

آنک دوباره قافله ناز در زمین

صبح و سلام می رسد از آسمان ، ببین

آورده اند یک سحر آواز در زمین

 

 

از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد

امشب چشمانم را با آب توبه می شویم

و کلام قرآن در دهانم می ریزم

تا خواب چشمانم را نیازآرد

 

 

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است

یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است

تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد

هر دلی از حلقه ای در ذکر یا رب یا رب است

 

 

خدایا

با این دغدغه های ذهن افسرده و ویران چه کنم ؟

با این همه رنج و آرزو و درد حرمان، چه کنم ؟

در کنج اتاق و خلوت و خاموشی

افسرده و وامانده و گریان چه کنم ؟

 

 

شب قدر

شبی است که باید در عاشقی ثابت قدم بود

در طلب کوشید و بیدار ماند و دیدار جُست

باید به یاد روی آن محبوب عزیز

آن یار پنهان رخسار

عاشقانه نالید و دیدار روی او را از خدا طلبید

به امید ظهورش

 

 

شب قدر شبی که شیاطین در بند اسارتند و آدمیان ایمن از آنها

 

 

شب قدر، شب احیای خویش، با دم مسیحایی دعاست

شبی است که باید قدر خویش را بشناسی، تقدیر خویش را رقم بزنی

و خویشتنِ جدید را با قلم توبه و جوهر اشک ترسیم کنی

طاعات قبول و التماس دعا

 

 

امشب رحمت دوست جاریست

مانند رود نه مانند باران اگر دلتان لرزید

بغضتان ترکید کسی اینجا محتاج دعاست

 

 

شب قدر از خم توحید شرابم دادند

تشنه لب بودم آب از می نابم دادند

العطش گفتم و نوشیدم از آن باده ناب

تا نجات از عطش روز حسابم دادند

 

 

آمده‌ام ای خوب‌ترین!

ای بهترین!

ای مهربان‌ترین!

تا در میهمانی بندگانت مرا نیز بپذیری و بخشش گناهان را بدرقه ی راهم کنی.

الهی العفو ، العفو ، العفو

 

 

امشب تمام آینه ها را صدا کنید

گاه اجابت است رو به سوی خداکنید

ای دوستان آبرودار در نزد حق، درنیمه شب قدرمرا هم دعا کنید

 

 

ای خدا ای فاتح هر مشکلم

وی همه آرامش جان و دلم

بشنو از دل راز یک بی آبرو

ده مجال گفتگویم ، گفتگو

در شب احیا به تو رو کرده ‏ام

خویش را با توبه همسو کرده ‏ام

دیدگاه شما
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی